در بندها بس بندیان , انسان به انسان دیده ام

در بندها بس بندیان , انسان به انسان دیده ام
از حُکمبر تا حکمران , حیوان به حیوان دیده ام

در مکر او در فکر این , در شُکر او در ذکر این
از حاجیان تا ناجیان , شیطان به شیطان دیده ام

دیدى اگر بى خانمان , از هر تبارى صد جوان
من پیرهاى ناتوان دربان به دربان دیده ام

اى روزگار دلشکن , هر دم مرا سنگى مزن
من سنگها در لقمه نان , دندان به دندان دیده ام

از خود رجز خوانى مکن , تصویر گردانى مکن
من گردن گردنکشان , رسمان به رسمان دیده ام

شرح ستم بس خوانده ام , آتش به آتش مانده ام
من اشک چشم کودکان , دامان به دامان دیده ام

از این کله تا آن کله فرقى ندارد شیخ و شه
من پاسدار و پاسبان ایران به ایران دیده ام

ماتم چه گویم زین وطن کز برگ برگ این چمن
من خون چشم شاعران دیوان به دیوان دیده ام

چکش به فرق من مزن اى صبر فولادین من
من ضربت پتک زمان , سندان به سندان دیده ام

معینی کرمانشاهی

نظرات 2 + ارسال نظر
رادمهر جمعه 31 اردیبهشت 1400 ساعت 16:55

به گمانم برای بعد از انقلاب ۵۷ هست چون استاد تا سال ۹۴ که درگذشته مقایسه ای با سروده ها میشه نحوه تغییر در آثار ایشون دید

علی یکشنبه 12 خرداد 1398 ساعت 19:35

سلام علیکم؛ آیا می توانید تاریخ سروده شدن این شعر زیبا و عمیق را بفرمائید

متاسفانه من اطلاعی از تاریخ سرودن این شعر ندارم
موفق باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.